گزارشگر بخش 60 دقيقه «C.B.S»، از مخاطبان خود مي‌پرسد: تعطيلات تابستاني شما چقدر است؟ دو هفته؟ يك هفته يا شايد بيشتر؟
اگر طالب تعطيلات بيشتري در زندگي خود هستيد، به فرانسه برويد؛ البته آمريكا در مقايسه با فرانسه، پركارتر است. ممكن است ما آمريكاييان بخواهيم اوقات فراغت بيشتري را تجربه كنيم.

ميليون‌ها نفر در فرانسه داراي تعطيلات تمام‌نشدني يك‌ماهه، دوماهه و يا شايد بيشتر هستند. باور كنيد كه ما درباره ثروتمندان صحبت نمي‌كنيم. اين آدم‌ها، كارمندان دولتي و كارگران معمولي هستند. حال اين سؤال مطرح است كه آنان چگونه بر اين وضع كنترل دارند؟ و راز كار آنان چيست؟

«
استفان مارشاند»، نويسنده ارشد مسائل اقتصادي و روزنامه‌نگار «فيگارو»، مي‌گويد: در حرفه روزنامه‌نگاري، هشت هفته تعطيلي وجود دارد و اين در مقايسه با دو يا سه هفته تعطيلي آمريكايي‌ها، رقم بالايي است و باعث تعجب آنان‌. «مارشاند» هم به مانند ديگر فرانسوي‌ها تقصيري ندارد. در حقيقت قانون فرانسه مي‌گويد، كاركنان تمام‌وقت، داراي دست‌كم پنج هفته تعطيلي هستند تا از اين اوقات براي گذراندن روزهاي طولاني تابستان در زير نور خورشيد يا وقت‌گذراني در كافه‌ها، بهره ببرند.

آنان علاوه بر پنج هفته تعطيلي، ده‌ها روز تعطيلي عمومي نيز دارند و 35 ساعت كار در هفته بدون اضافه‌كاري، جزء قانون كار است كه اين 35 ساعت كار هفتگي، 23 روز تعطيلي را به دنبال دارد كه به آن هشت هفته اضافه مي‌شود.
به اين ترتيب، در ماه‌هاي جولاي و آگوست، خيابان‌هاي شلوغ پاريس، خالي مي‌شوند.

يعني زماني كه اكثر مردم به تعطيلات سالانه خود مي‌روند، مغازه‌ها و مراكز تجاري به مدت يك ماه خالي از مراجعان و تمامي ساختمان‌هاي مسكوني پاريس، خالي از سكنه مي‌شود. فرانسوي‌ها نسبت به تعطيلات خود بسيار مشتاق و جدي هستند. آنان تفريح و استراحت را به سود بيشتر ترجيح مي‌دهند به گونه‌ا‌ي كه حتي وقتي هجوم توريست‌ها به خيابان‌ها زياد مي‌شود و در اوج ساعات گرم روز به دنبال معروف‌ترين بستني‌فروشي شهر مي‌روند، با تعطيلي اين مراكز به مدت شش هفته روبه‌رو مي‌شوند.

در نظر آمريكاييان، اين يك نوع تجارت سودآور است اما فرانسوي‌ها، اهميتي به اين موضوع نمي‌دهند.
به گفته «مارشاند»، نويسنده «فيگارو»، تفاوت اين امر در جايگاهي است كه پول در جامعه فرانسه دارد.
در فرانسه، مسائلي مانند مراقبت پزشكي و آموزش‌ مجازي، رايگان است، اما اگر فكر نكيند كه فرانسه، قفل درهاي بهشت را باز كرده است. 35 ساعت كار در هفته به معناي خلق مشاغل جديد است كه به سختي توانسته است، نرخ بيكاري را كاهش دهد و به 10 درصد برساند؛ تقريبا دو برابر نرخ بيكاري در آمريكا و هيچ‌كس از بابت 35 ساعت كار هفتگي، واهمه ندارد.

«
كورين ماير» كارمند پاره‌وقت شركت برق، كتابي با نام «صبح‌به خير تنبلي» نوشته كه پيام وي در آن، اين بوده كه شغل خود را بدون كار كردن ادامه دهيد. اين كتاب پرفروش، اسرار او را درباره هنر تظاهر به كار آشكار مي‌كند.
زيرعنوان اين كتاب به اين مضمون است: هنر و لزوم انجام حداقل ممكن كار در يك شركت.

ماير داراي مدرك دكترا در رشته روانكاوي است. او از محل كار فرانسوي سرخورده و ناراحت بوده و معتقد است به جاي سوددهي مثبت، فقط پركاري وجود دارد. كتاب او در خارج از مرزهاي فرانسه نيز طنين‌انداز شده است.
گزارش «C.B.S» خطاب به ماير مي‌‌گويد: فراموش نكنيد كه شما اين كتاب را در اوقات فراغت خود نوشته‌ايد، چون تنها بيست ساعت در هفته كار مي‌كنيد. ماير نيز اين سخن تأييد مي‌كند.

گزارشگر «C.B.S» از وي مي‌پرسد، بنابراين شما حتما آمريكايي‌ها را احمق مي‌دانيد، درست است؟ ماير در پاسخ مي‌گويد: نه، آمريكايي‌ها نسبت به فرانسوي‌ها بيشتر به آينده فكر مي‌كنند، اما ما فرانسوي‌ها عقيده نداريم كه آينده بهتر از حال خواهد بود، بلكه فكر مي‌كنيم، آينده بدتر از حال نيز مي‌تواند باشد. براي ما زمان حال مهم است و بنابراين دليلي براي كار كردن نداريم و شايد به اين دليل كه ما كشوري پير و افسرده هستيم ؛ اما به هر حال وضع غذا كه بسيار خوب است.

«
زلوتكين»، مدير شركت موفق توليد پوشاك فرانسوي مي‌گويد: ما در آمريكا، زمان را از دست نمي‌دهيم، اما در فرانسه، وقت زيادي را از دست مي‌دهيم، اما اين اتلاف وقت از بابت چيزهايي است كه به حرفه مربوطه تأثيري نمي‌گذارد. به هر حال در كشور فرانسه به تعطيلات بيش از اندازه بها داده شده است. طبق آمار، 35 ساعت كار در هفته، باعث مي‌شود مردم وقت بيشتري را پاي تلويزيون صرف كنند. عجيب آن‌كه شركت‌هاي آمريكايي، بيشتر از آنچه از تعطيلات طولاني‌مدت فرانسه و ساعات كاري محدود به هراس آيند، به نحو چشمگيري در فرانسه سرمايه‌گذاري مي‌كنند؛ از «مايكروسافت» گرفته تا «موتورولا» و سه هزار شركت آمريكايي، مرزهاي آتلانتيك را پشت سر گذاشته و براي بيش از نيم ميليون فرانسوي، ايجاد شغل كرده‌اند.

مارشاند بر اين باور است كه آنان به فرانسه مي‌آيند، چون مي‌دانند زيربناي اقتصادي، از درجه نخست اهميت برخوردار است و مردم در فرانسه، به خصوص مهندسان، خيلي خوب كار مي‌كنند.

كشور فرانسه، يكي از دو يا سه كشور برتر دنيا و داراي بهترين مهندسان است و از حيث تكنولوژي و نيز كشوري است كه به طور جدي مورد استقبال مديران اجرايي آمريكايي قرار دارد؛ بنابراين، هيچ سياستمدار فرانسوي، جرأت اين را پيدا نمي‌كند كه اصلاحات ساختاري را پيشنهاد دهد. براي مثال، دست به اصلاح برنامه پنج هفته تعطيلي بزند.